زنان و زایمان
فاطمه محلی؛ محمد علی نژاد مقدم؛ مریم سادات کاتبی؛ علی دشتگرد؛ مینا قلعه نوئی
چکیده
زمینه و هدف: اضطراب یک مشکل شایع در بیماران سزارین است که میتواند عواقب نامطلوبی داشته باشد. آرامبخشی بنسون میتواند بهعنوان یک روش طب مکمل برای کاهش اضطراب مفید باشد. هدف از این مطالعه، تعیین تأثیر آرامبخشی بنسون بر میزان اضطراب زنان باردار نخستزا متقاضی سزارین بود.
مواد و روشها: این مطالعه نیمهتجربی از نوع مداخلهای ...
بیشتر
زمینه و هدف: اضطراب یک مشکل شایع در بیماران سزارین است که میتواند عواقب نامطلوبی داشته باشد. آرامبخشی بنسون میتواند بهعنوان یک روش طب مکمل برای کاهش اضطراب مفید باشد. هدف از این مطالعه، تعیین تأثیر آرامبخشی بنسون بر میزان اضطراب زنان باردار نخستزا متقاضی سزارین بود.
مواد و روشها: این مطالعه نیمهتجربی از نوع مداخلهای در بین 132 زن باردار نخستزا که به مرکز آموزشی درمانی شهدای قاین برای سزارین انتخابی مراجعه کردهبودند، در سال1400-1399 انجام شد. شرکتکنندگان در مطالعه به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند. در گروه مداخله، به نمونهها آموزش آرامسازی بنسون از طریق هدفون داده شد. برای تعیین اضطراب، از پرسشنامه اشپیلبرگر استفاده شد. دادهها با استفاده از نرمافزارSPSS نسخه16 و آزمونهای تیزوجی، تیمستقل و مربع کای تحلیل شدند. سطح معناداری P<0.05درنظر گرفته شد.
یافتهها: قبل از مداخله، بین متغیرهای جمعیتشناختی و زمینهای، میانگین متغیرهای، اضطراب آشکار، پنهان و کل در دو گروه، تفاوت معنیدار وجود نداشت (P>0.05). پس از مداخله، مقایسه دو گروه نشان داد که میانگین نمرات، اضطراب آشکار، پنهان و کل در گروه مداخله بهطور معناداری نسبت به گروه کنترل، کاهش داشته است (P<0.05).
نتیجهگیری: علیرغم کاهش اضطراب در گروه مداخله، نتایج حاصله حاکی از آن بود که اضطراب کل و آشکار در گروه کنترل نیز پس از مداخله کاهش معنیداری یافت. بهنظر میرسد که عواملی به غیر از تکنیک آرامسازی بنسون در این پژوهش مثل مطالعه مادران، شرکت در کلاسهای بارداری توانسته منجر به کاهش اضطراب در بین نمونههای مورد پژوهش باشند.
پرستاری
مریم سادات کاتبی؛ مینا قلعه نوئی؛ سمیرا زال بیکی؛ زهره برزگری اسفدن
دوره 28، شماره 3 ، مرداد و شهریور 1400، ، صفحه 339-346
چکیده
زمینه و هدف: ارتقای کیفیت مراقبت از بیماران، یکی از معضلات نظام ارائه خدمات مراقبت بهداشتی- درمانی میباشد و عملکرد پرستاران بهعنوان بزرگترین گروه حرفهای نظام سلامت، تأثیر بهسزایی در این زمینه دارد. این مطالعه با هدف تعیین کیفیت مراقبت از بیماران از دیدگاه پرستاران و بیماران در مرکز آموزشی درمانی شهدای قائن انجام گرفت.
مواد ...
بیشتر
زمینه و هدف: ارتقای کیفیت مراقبت از بیماران، یکی از معضلات نظام ارائه خدمات مراقبت بهداشتی- درمانی میباشد و عملکرد پرستاران بهعنوان بزرگترین گروه حرفهای نظام سلامت، تأثیر بهسزایی در این زمینه دارد. این مطالعه با هدف تعیین کیفیت مراقبت از بیماران از دیدگاه پرستاران و بیماران در مرکز آموزشی درمانی شهدای قائن انجام گرفت.
مواد و روشها: این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی است که در آن 63 پرستار که شرایط ورود به مطالعه را داشتند بهصورت تصادفی انتخاب شدند. بهازای هر پرستار 3 بیمار بهصورت در دسترس انتخاب گردید. دادهها با استفاده از پرسشنامه استاندارد روایی و پایایی QUALIPAC(Quality Patient Care Scale) جمعآوری شد. یافتهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 24 و آزمونهای کایاسکوئر، من ویتنی، آنالیزواریانس یکطرفه و تیمستقل، تجزیهوتحلیل شدند.
یافتهها: میانگین نمره کیفیت مراقبت در بعد روانی اجتماعی از دیدگاه 1/46±61/66و 1/66±80/38، در بعد جسمی از دیدگاه بیماران 1/43±57/93و 1/52±76/15و در بعد ارتباطی از دیدگاه بیماران 1/43±57/93و پرستاران 0/83±39/19بود. بین دیدگاه بیماران و پرستاران در هر سه بعد مراقبت، تفاوت معنیداری مشاهده شد (P=0/000). همچنین ارتباط معناداری بین مشخصات دموگرافیک پرستاران و بیماران با نمره کیفیت مراقبت وجود نداشت (P>0.005)..
نتیجهگیری: با توجه به یافتهها، پیشنهاد میشود از طریق برگزاری دورههای آموزشی ضمن خدمت برای پرستاران بالین و همچنین دانشجویان پرستاری بهویژه آموزش مهارتهای ارتباطی و با بهکارگیری سیستم تشویق و تنبیه و همچنین کنترل و نظارت مستمر بتوان سطح کیفیت مراقبت از بیماران را ارتقا داد.
پرستاری
مریم سادات کاتبی؛ اسیه مودی؛ فائزه دهقان؛ مینا قلعه نوئی
دوره 26، شماره 6 ، بهمن و اسفند 1398، ، صفحه 755-761
چکیده
زمینه وهدف: دیابت یکی از شایعترین و پرنفوذترین بیماریهای مزمن است که محدودیتهای زیادی در فعالیتهای بیمار ایجاد میکند. مطالعه حاضر با هدف مقایسه تاثیر آموزش بیمارمحور با خانواده محور بر کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع2 انجام گرفت.مواد و روشها:این پژوهش یک مطالعه شاهددار تصادفی بود که بر روی75 بیمار دیابتی نوع دو مراجعه ...
بیشتر
زمینه وهدف: دیابت یکی از شایعترین و پرنفوذترین بیماریهای مزمن است که محدودیتهای زیادی در فعالیتهای بیمار ایجاد میکند. مطالعه حاضر با هدف مقایسه تاثیر آموزش بیمارمحور با خانواده محور بر کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع2 انجام گرفت.مواد و روشها:این پژوهش یک مطالعه شاهددار تصادفی بود که بر روی75 بیمار دیابتی نوع دو مراجعه کننده به کلینیک دیابت شهرستان قاین انجام گرفت. نمونه گیری به روش مبتنی برهدف انجام شد. نمونهگیری پس از کسب مجوزهای لازم و رضایت کتبی از نمونههاانجام شدو به سه گروه 25 نفری شامل گروه کنترل،گروه آموزش فردمحور، گروه آموزش خانوادهمحور مبتنی برالگوی توانمند سازی تقسیم شدند.ابزار پژوهش پرسشنامه استانداردکیفیت زندگیSF-36))است. این پژوهش به روش پیش و پس آزمون انجام شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS 22 و آزمونهای آماری تی زوجی و کروسکال انجام گرفت.یافتهها:بین ابعاد(سلامت عمومی،عملکرد جسمی،عملکرد اجتماعی،مشکل روحی،انرژی و خستگی،مشکل جسمی)و همچنین نمره کل کیفیت زندگی در تمام بیماران بین قبل و بعد از مداخله تفاوت معناداری وجود دارد(0/001=p). در نمره کل کیفیت زندگی بین سه گروه خانوادهمحور(0/001=p)،فرد-محور(0/001=p)،کنترل(0/001=p)، قبل و بعد از مداخله تفاوت معناداری وجوددارد.نتیجه گیری:آموزش خانواده محور نیز میتواند همانند آموزش فردمحور به طور موثری کیفیت زندگی بیماران دیابتی را بهبود بخشد از این رو بایستی برای حفظ و بهبود کیفیت زندگی بیماران دیابتی از اعضای خانواده بیماران به عنوان عضوی از تیم درمان استفاده گردد.واژگان کلیدی:کیفیت زندگی،دیابت نوع دو،آموزش خانوادهمحور،آموزش فرد-محور، الگوی توانمند سازی